کد مطلب:106705 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:156

حکمت 003











[صفحه 404]

تنگ نظری ننگ، و ترسو بودن كاستی است. تنگدستی شخص زیرك را از بیان دلیل و برهانش لال می كند. تهی دست در دیار خود غریب است. بردباری و استقامت، دلاوری و پارسایی سرمایه و دارایی است. پرهیزكاری به منزله ی سپر است. چهارم- تنگ نظری ننگ است توضیح آن كه این صفت پست، دوری گزیدن از فضیلت بزرگواری و بخشندگی است، به هر اندازه كه انسان برای بخشندگی و بزرگواری قابل ستایش است، به همان اندازه به خاطر خوی پست تنگ نظری سزاوار نكوهش است. پنجم- ترسو بودن، كاستی است، زیرا ترس، همان مرحله تفریط از فضیلت دلاوری است كه ریشه ی كمالات نفسانی می باشد، بنابراین نوعی كاستی و فرومایگی است. ششم- تنگدستی شخص زیرك را از بیان برهانش لال می سازد. از آن رو كه تنگدستی باعث احساس شدید ذلت، گرفتگی، سستی و خجلت از دیگران در نفس انسانی می شود. و ریشه ی تمام اینها، تصور ناتوانی و اندیشه ی كمبود- به دلیل نداشتن ثروت- در برابر دشمنان است در نتیجه- هر چند كه تنگدست، زیرك و هوشیار باشد- حالت ترس و عجز از سخن گفتن در او به وجود می آید. با ملاحظه ی شباهت چنین كسی با گنگ و لال، صفت گنگی را استعاره برای او آورده است. هفتم- تهیدست در شهر خود غریب

است. كلمه ی: غریب را از نظر بی توجهی مردم به او و كمی یاران و دوستان- به دلیل تهیدستی اش- استعاره آورده است، چه تهیدست بسان غریبی است كه كسی او را نمی شناسد. هشتم: ناتوانی بلا است. كلمه ی العجز لفظ مهملی است كه احتمال دارد منظور ناتوانی جسمی باشد یعنی ناتوانی بر دخل و تصرفات بدنی از كارهایی كه باید توان انجام آنها را داشته باشد، و ممكن است مقصود ناتوانی روحی، یعنی ناتوانی در برابر هوای نفس و جلوگیری از آن باشد. نوع اول، بلای جسمانی و كمبود در آن است، و دومی، بلا و نقصی در عقل و هوش است. نهم- بردباری دلاوری است، بردباری فضیلتی از شاخه های پاكدامنی و تعریف آن چنین است ایستادگی در برابر هوای نفس تا انسان را به سمت لذتهای ناروا سوق ندهد. یعنی مبارزه با نفس اماره كه لازمه اش داشتن فضیلت شجاعت است، از این رو حمل كلمه ی: الشجاعه بر كلمه ی الصبر حمل لازم بر ملزوم به شمار می آید. دهم- پارسایی سرمایه و دارایی است، پارسایی فضیلتی وابسته به پاكدامنی است. در تعریف آن گفته اند: خودداری نفس از متاع و خوشیهای دنیاست و چون مالداری در عرف مردم عبارت است از بی نیازی و فزونی ثروت، به خاطر شباهت پارسایی به بی نیازی حاصل از ثروت،

كلمه ی ثروت را استعاره برای پارسایی آورده است از آن رو كه هر دو باعث بی نیازی می باشند. یازدهم- پرهیزكاری سپر است، حقیقت پرهیزكاری عبارت است از پایبندی به كارهای خوب و از این رو لفظ الجنه را استعاره آورده است كه پارسایی نیز همانند سپر انسان را از عذاب خدا در آخرت و از بزرگترین گرفتاریها در دنیا نگه می دارد، چنان كه با سپر و دیگر سلاحها نگهداری می شود.


صفحه 404.